دونه برفدونه برف، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

دونه برف

میهمان کوچک

خاله نویسی تو میهمان خانه ی خاله بودی. دنیای مال ما بود. دست های کوچکت میان دستهای من بود. شاد بودی و مهربان مثل همیشه. می خندیدی و صدایم میزدی: خاله خاله خاله خاله. من شاد می شدم.قربان صدقه ات می رفتم. با هم رفتیم کوچه برلن. تو با مهربانی به همه سلام دادی و همه عاشقت شدند برایت شکولات و عروسک دادند. لباس عروسی بیرون مغازه توی کوچه بود. مثل همه ی کوچولو ها رفتی زیر لباس عروس و گفتی من عروس شدم. چشم هایت را بسته بودی و در رویای تور و پولک رفته بودی. عکست را گرفتم. بعد توی ماشین سرت را تکیه دادی به بازویم و آرام خوابت گرفت. چقدر باتو بودن زیباست
16 تير 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دونه برف می باشد